او در رمان جنگ به عنوان خواهر شروری که هرگز خون و اشک نریخته بود ، دوباره متولد شد. شخصی که به عنوان “برادر” من عمل می کرد شروری بود که پس از شکست در جنگ ، توسط قهرمان مرد مهر و موم شده است. بنابراین تنها کاری که اکنون باید انجام دهم این است که وانمود کنم خواهر او هستم تا اینکه بعداً ناپدید بشه. یا همینطور فکر کردم … این چیه توی دستت ؟ نگو سر قهرمانه ” برادرم در جنگ پیروز شد.
ارسال کامنت جدید